English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (8517 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
angle of rotation U زاویه چرخش
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
angle of rotation U زاویه دوران زاویه چرخش
rotation by ... U گردش [چرخش] به مقدار ... [ درجه دما یا زاویه]
Other Matches
waltz three U سه چرخش که پای ازاد درانتهای هر چرخش تماس بازمین پیدا میکند
graduated circle of an alidade U دایره مدرج زاویه یاب صفحه درجه دار زاویه سنج
longitudinal dihedral U اختلاف زاویهای بین زاویه برخورد بال و زاویه برخوردسکانهای افقی که دومی معمولا کمتر است
grivation U زاویه شبکه مغناطیسی زاویه انحراف دستگاه
loss angle U زاویه تلف زاویه تلفات
declination U زاویه انحراف زاویه میل
angle of convergence U زاویه تقرب زاویه پارالاکس
angle of repose U زاویه تعادل زاویه ارامش
entering angle U زاویه ورودی زاویه دخول
bombing angle U زاویه پرتاب بمب زاویه پروازهواپیما در هنگام رها کردن بمب
distance angle U زاویه مربوط به برد سلاح زاویه مربوط به مسافت هدف
single action U یک بار چرخش قرقره با یک بار چرخش دسته
constant angle arch dam U بند قوسی با زاویه یکسان سد کمانی با زاویه یکسان
angle offset method U روش عکاسی تحت یک زاویه معین روش تهیه تصویراشیاء تحت یک زاویه
superelevation U تصحیح تکمیلی تراز توپ زاویه تصحیح زاویه پرش لوله توپ زاویه تصحیح تکمیلی تراز
parallactic angle U زاویه تقارب نصف النهارات زاویه تقارب
lies U زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
lied U زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
lie U زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
apogee U زاویه انحراف ثقل موشک زاویه انحراف مرکز ثقل موشک در روی مسیر
apex angle U زاویه راسی هدف زاویه راسی
angle of traverse U زاویه حرکت لوله در سمت زاویه سمت لوله
angle of arrival U زاویه فرود مسیر گلوله زاویه فرود گلوله
grid magnatic angle U زاویه شبکه مغناطیسی زاویه انحراف شبکه مغناطیسی
swirls U چرخش
troll U چرخش
trolls U چرخش
spin U چرخش
swirling U چرخش
spins U چرخش
swirled U چرخش
gyration U چرخش
gyrations U چرخش
volte face U چرخش
volte-face U چرخش
wrench U چرخش
wrenched U چرخش
wrenches U چرخش
swirl U چرخش
revolutions U چرخش
wheel U چرخش
wheeling U چرخش
wheels U چرخش
levorotation U چرخش به چپ
rotation U چرخش
twirl U چرخش
twirled U چرخش
twirling U چرخش
twirls U چرخش
whirl U چرخش
whirled U چرخش
whirling U چرخش
whirls U چرخش
revolution U چرخش
rotational U چرخش
head rolling U سر چرخش
turn U چرخش
circulations U چرخش
whirlpools U چرخش اب
whirlpool U چرخش اب
turns U چرخش
circulation U چرخش
sidespin U چرخش انحرافی
sidespin U چرخش توپ
rotational speed U سرعت چرخش
sidespin U چرخش بیک سو
compass swing U چرخش خط محوری
helicopter U چرخش در هوا
rolls U چرخش گردش
radius of giration U شعاع چرخش
rolled U چرخش گردش
roll U چرخش گردش
rotatable U چرخش پذیر
pivoting U قابل چرخش
rotational post U شغل در چرخش
helicopters U چرخش در هوا
turning point U نقطه چرخش
turning points U نقطه چرخش
revolutions U چرخش دوران
spins U چرخش به سرعت
turn off U محل چرخش
turn-off U محل چرخش
turn-offs U محل چرخش
chase U پایه چرخش
chased U پایه چرخش
chases U پایه چرخش
chasing U پایه چرخش
specific rotation U چرخش ویژه
tumble U چرخش اشفتگی
tumbled U چرخش اشفتگی
tumbles U چرخش اشفتگی
revolution U چرخش دوران
quartimax rotation U چرخش کوارتیماکس
molecular rotation U چرخش مولکولی
rotational speed U چرخش بر دقیقه
magnetic ritation U چرخش مغناطیسی
cyclostat U دستگاه چرخش
number of revolutions U چرخش بر دقیقه
rev U چرخش بر دقیقه
kick turn U نیم چرخش
improper rotation U چرخش نامتعارف
rpm U چرخش بر دقیقه
disrotatory motion U چرخش ناهمسو
high spin U چرخش زیاد
revs per minute U چرخش بر دقیقه
radius of gyration U شعاع چرخش
gyoradius U شعاع چرخش
revolutions per minute U چرخش بر دقیقه
forward dive U شیرجه رو به اب با چرخش
upturn U چرخش ببالا
rotation U مقدار چرخش یک شی
fractional turn U چرخش کسری
twist U چرخش بدن
twisting U چرخش بدن
twists U چرخش بدن
concentricity U دقت چرخش
proper rotation U چرخش متعارف
conrotatory motion U چرخش همسو
pivot ship U ناو چرخش
pivot point U مرکز چرخش
pick and roll U ایجاد سد و چرخش
stuff U چرخش توپ
stuffed U چرخش توپ
stuffs U چرخش توپ
orthogonal rotation U چرخش عمودی
optical rotation U چرخش نوری
oblique rotation U چرخش مایل
rotation U چرخش دوران
speed of rotation U چرخش بر دقیقه
free rotation U چرخش ازاد
spins U چرخش توپ
universal U با چرخش ازاد
turn table U میز چرخش
body english U چرخش بی اختیار
wrests U چرخش پیچش
williamson turn U چرخش ویلیامسون
turnabouts U چرخش به یک طرف
wresting U چرخش پیچش
wrested U چرخش پیچش
axis of rotation U محور چرخش
wrest U چرخش پیچش
vertical scrolling U چرخش عمودی
trepan U چرخش انحراف
upward rotation U چرخش رو به بالا
varimax rotation U چرخش واریماکس
topspin U چرخش توپ
turnabout U چرخش به یک طرف
spin U چرخش توپ
upright spin U چرخش ایستاده
spin U چرخش به سرعت
roll U چرخش توپ والیبال
spinning U چرخش [گردش] [دوران ]
caracole U نیم چرخش اسب
oblimax rotation U چرخش مایل بیشینه
rolled U چرخش توپ والیبال
optical rotatory power U قدرت چرخش نوری
hindered rotation U چرخش ممانعت شده
hindered rotation U چرخش غیر ازاد
mutarotation U تغییر چرخش نوری
rotational reflection axis U محور چرخش انعکاس
rolls U چرخش توپ والیبال
pivot U چرخش حول یک محور
jet turn U چرخش موازی اسکی ها
vertigo U دوار سر چرخش بدور
oblimin rotation U چرخش مایل کمینه
hinges U لولا چرخش لولایی
half circle U چرخش نمیدایره ژیمناست
evolution U چرخش حرکت دورانی
gyrostatics U مبحث چرخش اجسام
pivot point U نقطه چرخش ناو
spindling U چرخش دیسک دستی
pinwheel U چرخش از پهلو بدوربارفیکس
period of roll U زمان تناوب چرخش
counter rotate U چرخش بالاتنه در پیچ
turning points U نقطه لولای چرخش
flow process U جریان چرخش کار
optical rotatory dispersion U پاشندگی چرخش نوری
hinge U لولا چرخش لولایی
dorro yoop chagi U ضربه پا به بغل با چرخش
pivoted U چرخش حول یک محور
fullest U چرخش با پشتک کامل
full U چرخش با پشتک کامل
turning point U نقطه لولای چرخش
turning circle U دایره چرخش ناو
type face U نوع چرخش یکان
pivots U چرخش حول یک محور
vorticose U مربوط به گردباد و چرخش باد
double U دوبار چرخش کامل ژیمناست
outside U قسمت بدن ورزشکاردورازسمت چرخش
whirls U چرخش یا دوران جریان سیال
doubled U دوبار چرخش کامل ژیمناست
rides U چرخش ناو روی لنگر
ride U چرخش ناو روی لنگر
doubled up U دوبار چرخش کامل ژیمناست
backspin U چرخش و غلطیدن گوی بعقب
working ball U گوی با سرعت و چرخش کافی
coriolis effect U اثرنیروی حاصله از چرخش زمین
lurch U چرخش ناگهانی کشتی بیک سو
switchback U چرخش سریع 081 درجه
switchbacks U چرخش سریع 081 درجه
Recent search history Forum search
0زاویه تقارب نصف النهارها
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com